شیدای زمانه
مشاوره،اجراء و نظارت -----ISSR,SSQR,ISO9001,IATF16949
شیدای زمانه
تاریخ : پنج شنبه 3 بهمن 1392
نویسنده : RmZiRn

شیدای زمانه

اخبار هنری | شیدای زمانه بیوک آقا شکورزاده، هنرمند پیشکسوت مراغه ای بر اثر نارسایی کلیوی درگذشت. این هنرمند معروف به بیوک آقا شکوری استاد نوازنده موسیقی سنتی در سن 80 سالگی در بیمارستان امیرالمومنین(ع) این شهرستان در تاریخ 29/10/92دارفانی را وداع گفت.
 

بیوک اقا شکوری مراغه ای یکی از بزرگترین نوازندگان تار در ایران بود. پیرمرد بی‏خانمانی بود که صاحب یکی از هتل‏های مراغه، اتاقی به او داده بود. سر به زیر و کم حرف و آرام، فقط تار میزد. همشهری ‏هایش به او «دلی بویا» (بیوک آقای دیوانه) می‏گفتند.

کسی از سرگذشت بیوک آقا چیزی نمی‏داند جز آنکه مدتی شاگردی لطف الله مجد را کرده و بعد از اینکه همسر و فرزندش را از دست داده، سرگردان کوه و بیابان شده و آواره‏ی خیابان‏ ها بوده است. از گرم کردن مجالس شادی مردم پول خوبی به دست می‏آورد که بذل و بخشش بیوک آقا چیزی برایش باقی نگذاشت. میانه‏ی چندانی با دوربین‏ها نداشت اما چند سال پیش مستندی از او به نام «زخمه بر زخم» ساخته شد. چند ماه پیش هم همایون شجریان، همراه مجید درخشانی به دیدار بیوک آقا رفتند تا هدیه و پیام استاد محمدرضا شجریان را به او برسانند. او را با خواهش و تمنا در مجلس نگه داشتند تا برای مهمانان تهرانی ساز دست بگیرد. بی تکلف و بی پیرایه، با همان لباس راحتی،‏ سر به پایین انداخته بود و تار می‏نواخت.

شاید اگر بیوک آقا هم در شرایط و موقعیت ‏های مناسبی قرار گرفته بود، حالا با نام استاد شکوری از او نام می‏بردیم و دوستداران موسیقی سنتی برای بلیت کنسرتش سر و دست می‏شکستند.

در شناسنامه بیوک آقا نام زن و فرزندش وجود دارد که البته هر دو فوت کرده اند، او نوازندگی تار را از پدر و عموهایش آموخته است. روزی به تهران می آید تا برای ناپدری اش ساز بخرد که در آنجا اتفاقی با زنده یاد لطف الله مجد آشنا می شود. چند هفته ای در منزل او مهمان بوده و چیزهایی در مورد تارنوازی از او آموخته است. در اوایل میانسالی بیوک آقا برای مدتی در شهر دیده نمی شود. بعد از چند روز او را میبینند که با لباسی مشکی بر تن به شهر باز میگردد. هرگز کسی ماجرای آن روز را نمی فهمد و او نیز هرگز در مورد آن روز با کسی صحبت نمی کند. بعد از این دیگر بیوک آقا برای چند سالی تار نمی زند و آواره ی خیابان ها می شود. در دخمه ای زندگی میکرده و تنها دوستش یک سازنده تار در مراغه بوده است. از بیوک آقا یکی دو نوحه نیز نقل شده است که مداحان محلی میخوانند.

سال 1372 علیرضا انصاریان مستندی از زندگی بیوک آقا به نام زخمه بر زخم می سازد که این مستند برای اولین بار نام بیوک آقا را در خارج از شهر مراغه مطرح می کند و پس از آن هنرمندان مطرح داخلی و خارجی برای دیدارش به مراغه سفر میکنند. محمدرضا شجریان هم در 18 شهریور 1389 نامه ای برای بیوک آقا نوشت.

وی از بزرگترین نوازندگان تار در کشور بود تا جایی که بارها توسط استادان موسیقی سنتی ایران از جمله محمدرضا شجریان و فرهاد فخرالدینی مورد تجلیل قرار گرفته بود.

شکوری در سال 1312 در مراغه دیده به جهان گشود و در طول 80 سال زندگانی خود همواره در تنهایی و انزوا زندگی کرد.

همایون شجریان درگذشت استاد بیوک آقا شکورزاده مراغه ای را تسلیت گفت. شجریان پیام تسلیت خود را با شعری از حضرت مولانا آغاز کرد:

«فروشدن چو بدیدی برآمدن بنگر
غروب شمس و قمر را چرا زیان باشد

تو را غروب نماید ولی شروق بود
لحد چو حبس نماید خلاص جان باشد

کدام دانه فرورفت در زمین که نرست
چرا به دانه انسانت این گمان باشد

دهان چو بستی از این سوی آن طرف بگشا
که های هوی تو در جو لامکان باشد»

شجریان در ادامه پیام خود آورده است: «امروز آن آزاد، تن و آشیان رها کرده شهر مراغه، که دل امثال من به بودنش خوش بود و به مرامش آلوده، از همیشه رهاتر شد و رفت. حالا دیگه هر وقت که یادش کنم، بیش تر از همیشه براش دلتنگ می شم. بدرود بیوک بزرگ.»

 

 

  به قلم : هما سیدی


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست

آخرین مطالب

/
بسم الله الرحمن الرحیم، وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ♥♥♥♥♥ اللّهـُمَّ صَـلِّ عَلے مُحَـمَّد ﷺ وَ آلِـ مُحَـمَّد ﷺ وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم ♥♥♥♥♥ به نام خدایی که ماهی کوچک قرمز را محتاج دریای بی کران آبی کرد... ♥♥♥♥♥ رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا (80/اسراء) پروردگارا ! مرا در هر کاری به درستی وارد کن و به درستی خارج ساز واز جانب خود برایم حجتی یاری بخش پدید آور ! ♥♥♥♥♥ اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً و َناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً ♥♥♥♥♥ اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ *(۲۵۵)* لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ *(۲۵۶)* اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ *(۲۵۷)*..... صدق الله العّلی العّظیم ♥♥♥♥♥ اللَّهُمَّ صَلِّ علی ، علی بْنِ موسي الرِّضَا مرتضي الامام التَّقِيَّ النَّقِيَّ وَ حُجَّتِكَ علی مِنْ فَوْقِ الارض وَ مَنْ تَحْتِ الثري الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ صلاه كَثِيرُهُ تامه زاكيه متواصله متواتره مترادفه كَأَفْضَلِ ماصليت عَلَيَّ أَحَدُ مِنْ اوليائک... پرودگارا، ‌ بر علي بن موسي الرضاي برگزيده ،‌ درود و رحمت فرست . آن پيشواي پارسا و منزه و حجت تو بر هر كه روي زمين و زير خاك است. بر آن صديق شهيد درود و رحمت فراوان فرست، ‌درودي كامل و بالنده و از پي هم و پياپي و پي در پي، ‌همچون برترين و درود و رحمتي كه بر هريك از اوليائت فرستادي. ♥♥♥♥♥ خیالت راحت ! من همان منم ؛ هنوز هم در این شب های بی خواب و بی خاطره، میان این کوچه های تاریک پرسه می زنم اما به هیچ ستاره ی دیگری سلام نخواهم کرد.. ♥♥♥♥♥ سکوتم را نکن باور..... من آن آرامش سنگین پیش از مرگ توفانم..... من آن خرمن ..... من آن انبار باروتم...... که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر.... ♥♥♥♥♥ 09141050409